من سفتم. همین!

تازگی ها کار فرهنگی خیلی برام مهم شده، این که موزیک خوب به آدم ها بدم و به آدم ها یاد بدم که موزیک خوب خوراک روحه. این که بگم کتاب بخونیم همه با هم. ولی گاهی فکر میکنم شاید دارم زیاده روی میکنم. من نمیتونم همرو درست کنم. خیلی ها حتا اجازه نمیدن بهشون نزدیک بشم. خیلی ها به شوخی میگیرن و رد میشن و بقیه هم خود منو میبرن زیر سوال.

- خودت در روز چند ساعت کتاب میخونی؟

آخرین چیزی بود که شنیدم. بعد از نصب یه تیکه کاغذ روی دیوار دستشویی محل کار با این مضمون که "اگه بیش از 24 ساعت از زمانی که مسواک زدی یا کتاب خوندی میگذره دهنتو ببند." و من در جواب گفتم اینو من برای خودم نصب کردم که هی بهم یادآوری بشه که باید کتاب خوند. البته ذره ای هم امید داشتم که آدمها اونو بخونن و مثل من که ماه هاست ذهنم درگیره نه ولی حداقل کمی به این جمله فکر کنند.

دیگری توهین تلقی کرد و توضیح داد بهتره انقدر مثل اروپایی ها رک نباشم. که البته من مخالفم چون مدتهاست دارم تمرین میکنم رک باشم. اگر از کسی خوشم نمیاد تظاهر نکنم. پشت سرش بد نگم. رک به خودش بگم اگر مساله ای دارم. البته که این کار کلا ترویج فرهنگ کتابخوانی بود و به نظر من لازم بود تند بیان بشه. من از موضعم پایین نمیام. کسایی که منو میشناسن میگن من سفتم. یعنی همین!

 

Marooned Girl...